دیوید به مدت 20 سال بدون اجازه اقامت در هلند زندگی کرد. اما پس از سال ها بدون محل دائمی زندگی و پول اندک، تصمیم گرفت به زادگاهش غنا بازگردد. مزرعه ای که دیوید رویای آن را در هلند می دید اکنون واقعا وجود دارد. او در آنجا با برادرش کار می کند و باقالی و بامبارا می کارد.
منبع: Eigen foto familie David
تجربه
"به من فرصت داده شد تا به درستی برای بازگشتم آماده شوم"
اخرین به روز رسانی: ۱۴۰۳/۷/۴, ۱۱:۲۷

دیوید به مدت 20 سال بدون اجازه اقامت در هلند زندگی کرد. اما پس از سال ها بدون محل دائمی زندگی و پول اندک، تصمیم گرفت به زادگاهش غنا بازگردد. بدون کمک آکه جرئت نمی کردم این قدم را بردارم.

در سال های اخیر در هلند، دیوید تقریبا همیشه بیمار بود و نگران سلامتی خود بود. به دلیل بیماری، او کمک های ویژه ای برای افراد بدون اجازه اقامت در آمستردام دریافت کرد. او براساس

برنامه تسهیلات ملی بیگانگان (برنامه LVV)
مسکن دریافت کرد. سرانجام، دیوید دیگر نگران این نبود که کجا بخوابد و چه بخورد. او همچنین از آکه یکی از کارمندان
VluchtelingenWerk Nederland (VWN)
برای یافتن راه حلی برای وضعیت خود راهنمایی دریافت کرد.

"Akke کارمند VWN به من این احساس را داد که می توانم تصمیم بگیرم."

یکی از راه حل های ممکن برای وضعیت او بازگشت به کشور مبداش بود. دیوید: "من به Akke در مورد تردید هایم در مورد بازگشت به غنا گفتم. او به من این احساس را داد که خودم می توانم تصمیم بگیرم و توضیح داد که VWN چگونه می تواند از من حمایت کند. او همچنین من را با گریس که در غنا برای سازمان ERSO کار می کرد معرفی کرد. از گریس شنیدم که وضعیت در غنا چگونه است و چگونه می تواند به من کمک کند. وضعیت پزشکی من نیز به دقت بررسی شد. معلوم شد که در غنا به دارو و درمان دسترسی خواهم داشت."

"من به تدریج به آینده ای جدید باورمند شدم"

با حمایت VWN، دیوید همچنین یک طرح تجاری برای بازگشت خود به غنا نوشت. او می خواست در آنجا در زمین پدرش یک تجارت کشاورزی راه اندازی کند. او زمانی درگذشت که دیوید در هلند بود. شهرداری آمستردام تحت تأثیر داستان و برنامه های او قرار گرفت و پول اضافی در اختیار او قرار داد. دیوید: "من به آینده ای جدید در غنا اعتقاد داشتم."

"بعد از این همه سال، همه چیز در غنا متفاوت به نظر می رسید"

در نهایت دیوید تصمیم می گیرد به غنا بازگردد. آکه و گریس به من کمک کردند تا به خوبی آماده شوم. بنابراین وقتی تصمیم به بازگشت گرفتم، می دانستم که تصمیم درستی گرفته ام. و او اکنون خوشحال است که در غنا و در نزدیکی مادرش زندگی می کند. با اینکه باید عادت میکرد. همه چیز بعد از این همه سال متفاوت به نظر می رسید. ناگهان ساختمان های بلندی ساخته شده اند و مردم لاغرتر به نظر می رسند.

مزرعه ای که دیوید رویای آن را در هلند می دید اکنون واقعا وجود دارد. او در آنجا با برادرش کار می کند و باقالی و بامبارا می کارد. امسال بادام هندی هم کاشت. دیوید: "درختان هنوز جوان هستند. سال آینده انتظار اولین برداشت را دارم. اگر خوب پیش رفت، کارم خوب خواهد شد."

آیا شما هم می خواهید به کشور مبدأ خود بازگردید؟ در اینجا می توانید بخوانید که چگونه می توانید کمک بگیرید:
شما تصمیم می گیرید که آیا می خواهید به کشور مبدا خود بازگردید یا نه. اگر تصمیم به بازگشت به کشور مبدأ خود دارید، می توانید از کمک برخوردار شوید.

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟