
چپ و راست: چگونه سیاست هالند را بفهمیم؟
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:
وقتی مردم درباره سیاست در هالند صحبت میکنند، از کلماتی مانند «چپ»، «راست»، «پیشرو» و «محافظهکار» استفاده میکنند. این کلمات ممکن است سخت باشند، مخصوصاً اگر هنوز زبان را یاد میگیرید. در این مقاله، این کلمات را به زبان ساده توضیح میدهیم.
این کلمات چگونه به وجود آمده اند؟
کلمات چپ و راست از فرانسه و از سال ۱۷۸۹ آمدهاند. آن زمان دوران انقلاب فرانسه بود. در مجلس فرانسه، کسانی که میخواستند همه چیز را تغییر دهند در سمت چپ مینشستند. آنها خواهان حقوق بیشتر برای مردم عادی بودند. کسانی که میخواستند همه چیز را همان طور که بود (سنتها) حفظ کنند، در سمت راست مینشستند. اینگونه بود که این کلمات به وجود آمدند.
امروزه ما بیشتر از چپ و راست برای صحبت درباره اقتصاد و جامعه در هالند استفاده میکنیم.
چپ چیست؟
افراد و احزابی که چپ هستند، باور دارند که حکومت باید نقش بزرگی داشته باشد. مهمترین ایده آنها برابری است. آنها باور دارند که همه مردم در جامعه باید فرصتهای برابر داشته باشند، چه ثروتمند باشند یا فقیر.
آنها میخواهند فرق بین فقیر و غنی را کمتر کنند. آنها فکر میکنند این کار با گرفتن مالیات بیشتر از افراد ثروتمند و شرکتهای بزرگ ممکن است.
حکومت میخواهد با آن پولها برای خدمات عامه خوب فراهم کند. مانند آموزش رایگان، خدمات صحی خوب در شفاخانه برای همه، و بسها و قطارهایی که هزینهشان کم باشد.
چپ میخواهد که همه یک شبکه حمایت اجتماعی داشته باشند. این یعنی حکومت به شما کمک میکند اگر کار خود را از دست بدهید یا مریض شوید، تا در مشکل نیفتید.
احزاب چپ اغلب طرفدار همکاری بینالمللی هستند و معتقدند که هلند باید به کشورهای دیگر کمک کند.
راست چیست؟
افراد و احزابی که راست هستند، برعکس معتقدند که دولت باید کمتر دخالت کند. مهمترین ایدهی آنها آزادی است. آنها معتقدند که مردم و شرکتها باید آزادی داشته باشند تا خودشان انتخاب کنند.
احزاب راست خواهان مالیاتهای پایین هستند. آنها فکر میکنند که مردم و شرکتها پول بیشتری نگه میدارند و سختتر کار میکنند. این برای اقتصاد خوب است.
آنها باور دارند که بازار آزاد بهترین عملکرد را دارد اگر دولت در آن دخالت نکند. شرکتها میتوانند خودشان تصمیم بگیرند چه تولید کنند و با چه قیمتی.
راست خیلی روی مسئولیت فردی تأکید دارد. شما باید خود سخت کار کنید تا موفق شوید. اگر این کار را بکنید، پاداش خوبی به دست میآورید.
احزاب راست اغلب روی منافع ملی تمرکز میکنند. امنیت و رفاه کشور خودمان در اولویت است.
مترقی و محافظه کار چیست؟
علاوه بر چپ و راست، کلمات مترقی و محافظهکار را هم میشنویم. این کلمات درباره نحوهی فکر کردن به تغییرات در جامعه هستند. آنها با چپ و راست یکی نیستند.
مترقی یعنی «خواستن پیشرفت». کسانی که پیشرو فکر میکنند، میخواهند جامعه تغییر کند و مدرنتر شود. آنها به ایدهها و قوانین جدید علاقه دارند. مثلاً از حقوق برابر برای جامعه LGBTQ+ حمایت میکنند و معتقدند باید نسبت به فرهنگهای دیگر باز باشیم.
محافظهکار به معنای «حفظ سنت» است. افرادی که محافظهکارانه فکر میکنند، نسبت به تغییر محتاط هستند. آنها میخواهند به قوانین، آداب و رسوم و ارزشهای قدیمی پایبند باشند. آنها معتقدند آنچه در گذشته ساختهایم خوب است و باید از آن محافظت کنیم.
احزاب میانه: همکاری و حل مشکلات
علاوه بر کلمات چپ و راست، ممکن است مردم درباره میانه رو هم صحبت کنند. این به احزابی خطاب می شود که مشخصاً چپ یا راست نیستند.
احزاب میانه تلاش میکنند تعادلی بین ایدههای چپ و راست پیدا کنند.
احزاب میانه اغلب عملگرا هستند. این یعنی آنها بیشتر به چیزی توجه میکنند که در عمل جواب میدهد، نه فقط به ایدههای خودشان پایبند باشند.
در هالند، احزاب میانه بسیار مهم اند. تقریباً هیچوقت یک حزب همه آرا را نمیگیرد. به همین دلیل احزاب باید همکاری کنند تا یک دولت تشکیل دهند. احزاب میانه در اینجا پل بین چپ و راست هستند. آنها برای حکومت کردن با هم توافق (توافقات) میبندند.